آلام به قلم ریحانه عابدی (یسنا)
پارت دوازده
زمان ارسال : ۲۴۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
(آلاء)
در این جمع احساس غریبگی میکردم. من دیگر جمعهای دوستانه ی بیشتر از دونفر را دوست نداشتم چون مرا به یاد سالها قبل، به مسافرتهای دسته جمعی، کوه رفتن های گروهی، کنار دریا قدم زدنهای چند نفره میانداخت، مرا یاد تمام خوشی هایی می انداخت که سالها بود، بر من حرام شده بود. من دیگر نمیتوانستم در این جمع بخندم و از شوختیهایشان لذت ببرم. انگار از خندیدن عذاب وجدان داشتم. کاش اینجا اینق
مریم گلی
00خیلی قشنگ بود ،چقدر از آیه با اون بچه بازیهایش بدم میاد ،فقط یسنا جان آیین چه نسبتی با آلا داره ؟